پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت بیست و هشتم
زمان ارسال : ۲۸۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه
شانزدهم.دومین غروب
.
.
دیگر لرزی در تنش وجود نداشت. گویی جای خود را به کرختی و بی حسی عجیبی داده بود. هنوز می سوخت و گویا تمام انرژی اش را از دست داده بود .
نمی دانست چقدر گذشته ... اما مطمئن بود که همه شهر به خواب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سمیه محمدی
01دردم از یارست و درمان نیز هم